میدان گرانشیgravitational field 1واژههای مصوب فرهنگستان1. ناحیهای از فضا که در آن ربایش گرانشی وجود دارد 2. نیروی گرانشی وارد بر جسمی به جِرم واحد در این ناحیه
میدان گرانیgravity field, gravitational field 2واژههای مصوب فرهنگستانمیدان ربایش گرانشی در سطح یک سیّاره یا دیگر اجسام آسمانی متـ . میدان گرانی زمین Earth’s gravity field
میدان مرجع گرانیgravity reference fieldواژههای مصوب فرهنگستانمدل ریاضی میدان گرانی زمین بر پایة فرمول بینالمللی گرانی
میدانلغتنامه دهخدامیدان . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) مرکب از می + دان ، پسوند ظرفیت چنانکه گلدان ، جای گل وشمعدان ، جای شمع. ظرف و آوند شراب و پیاله ٔ شرابخواری . (از شعوری ج 2 ورق
موج گرانشیgravitational wave 1واژههای مصوب فرهنگستانمیدان گرانشی منتشرشوندهای که در نظریۀ نسبیت عام پیشبینی شده است
انتقالبهسرخِ گرانشیgravitational redshiftواژههای مصوب فرهنگستانافزایش طولِموج نوری که از اجسامِ با میدان گرانشیِ قوی گسیل میشود متـ . جابهجایی اینشتینی Einstein shift, Einstein displacement
مدل هماهنگharmonic modelواژههای مصوب فرهنگستاننمایش میدان مغناطیسی یا میدان گرانشی با پتانسیل نردهای، به گونهای که در معادلة لاپلاس صدق کند و پتانسیل را هماهنگ سازد
انرژی پتانسیل گرانشیgravitational potential energyواژههای مصوب فرهنگستانانرژی پتانسیل جسم باتوجهبه مکان آن در میدان گرانشی سایر اجسام
پتانسیلpotentialواژههای مصوب فرهنگستانکاری که میدان گرانشی یا میدان ایستابرقی/ الکترواستاتیکی، با علامت مخالف، انجام میدهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطۀ مرجع تا نقطۀ مورد نظر جابهج