میتینلغتنامه دهخدامیتین . (اِ) کلنگ و میله ٔ آهنین که سنگ تراشان بدان سنگ کنند و تراشند. (ناظم الاطباء). تبری یا کلنگی بود که بدان کوه و زمین کنند. (لغت فرس اسدی ). کلنگ و تیشه ر
میتینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهتیشه یا میله که با آن سنگ میتراشند؛ کلنگ: ◻︎ بهتندی چنان اوفتد بر برم / که میتین فرهاد بر بیستون (آغاجی: شاعران بیدیوان: ۱۹۵).
میتینگلغتنامه دهخدامیتینگ .(انگلیسی ، اِ) گرد آمدن دسته ها از مردم برای ابراز نظری . اجتماع گروه بسیار برای گفتگو یا اظهارنظر در مسائل اجتماعی . هنگامه .- میتینگ دادن ؛ بهم آمدن
ملطاسلغتنامه دهخداملطاس . [ م ِ ] (ع اِ) میتین سطبر و بزرگ که بدان سنگ شکنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملطس شود. || سنگ بزرگ . ج ، مل
ملطسلغتنامه دهخداملطس . [ م ِ طَ] (ع اِ) میتین سطبر و بزرگ که بدان سنگ شکنند. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ملطاس شود. || سنگی که بدان خسته ٔ خرما کوبند