میانپوشهintermediate coatواژههای مصوب فرهنگستانفیلم (film) یا پوشهای که در سامانۀ پوششی میان دو پوشه قرار گیرد
میانپایهinterstock, interstem, intermediate stock, intermediate scionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ترکیب پیوندی برای ایجاد سازگاری که بین پایه و پیوندک قرار داده میشود
میانپوستmesodermواژههای مصوب فرهنگستان1. لایۀ زایندۀ میانی جنین که بین روپوست و درونپوست قرار دارد و از آن بافت پیوندی و عضلات و استخوانها و دستگاه ادراری-تناسلی و دستگاه گردش خون پدید میآید 2. ل
میانعرشهtween deckواژههای مصوب فرهنگستانعرشهای که انبار کشتی را به دو بخش تقسیم میکند و درنتیجه انبارهای زیرین و زبرین را به وجود میآورد
سامانۀ پوششیcoating systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای متشکل از تعداد معینی پوشه که هریک به ترتیبی معین و با فاصلههای زمانی مناسب برای خشک و پخته شدن قرار میگیرند و معمولاً شامل یک آستری (primer) یک یا چ
پیوندزنی دوگانهdouble workingواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن میانپایه بین پایه و پیوندک با انجام دو پیوند جداگانه
چوپیوند دوگانهdouble graftingواژههای مصوب فرهنگستانچوپیوندی که در آن ابتدا میانپایه بر روی پایه و در سال بعد، پیوندک بر روی میانپایه پیوند زده میشود