میانمغزmesencephalon, midbrain, midbrain vesicleواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از مغز که از بخش میانی سه حفرۀ اولیۀ لولۀ عصبی رویانی تکوین مییابد
میانمغزبُریmesencephalotomyواژههای مصوب فرهنگستانایجاد برشهایی در میانمغز بهویژه در صفحۀ اتصالی مسیرهای درد، برای تسکین درد
میانمغزبُریmesencephalotomyواژههای مصوب فرهنگستانایجاد برشهایی در میانمغز بهویژه در صفحۀ اتصالی مسیرهای درد، برای تسکین درد
مغز پساپیشینdiencephalon, interbrain, betweenbrainواژههای مصوب فرهنگستانبخش انتهایی پیشامغز که به میانمغز متصل است