میابلغتنامه دهخدامیاب . (اِخ ) دهی است از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان درگز، واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری چاپشلو. با 247 تن سکنه . آب آن از چشمه است و سر راه شوسه ٔ قوچان
میابلغتنامه دهخدامیاب . (اِخ ) دهی است از دهستان هرزندات بخش زنوز شهرستان مرند، واقع در 12هزارگزی خط آهن جلفا - مرند. آب آن از چشمه و جمعیت آن 1862 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی
میابواژهنامه آزادمیاب ( miyab ) می:مُتَبرِّک، آسمانی، پربرکت - آب:آب - میاب نام روستایی است در آذربایجان شرقی، بخش مرکزی شهرستان مرند، دهستان هرزندات شرقی ودر محدوده پناهگاه حی
میابسةلغتنامه دهخدامیابسة. [ م ُ ب َ س َ ] (ع مص ) خشکانیدن . (ناظم الاطباء) . تیبیس . (منتهی الارب ).
مابعدالطبیعهفرهنگ انتشارات معین(بَ دُ طَّ عِ) [ ع . ] (اِمر.) آن چه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد، ماوراءالطبیعه ، متافیزیک .
میابسةلغتنامه دهخدامیابسة. [ م ُ ب َ س َ ] (ع مص ) خشکانیدن . (ناظم الاطباء) . تیبیس . (منتهی الارب ).
موفقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل میاب، بهرهمند، پیروز، برنده، غالب، مظفر، منصور، فاتح، فیروز، ظفرمند، شکستناپذیر، مطمئن مسلط، مستولی، غالب، چیره، بانفوذ رستگار، نجاتیافته مؤ
متاعلغتنامه دهخدامتاع . [ م َ ] (ع اِ) اخریان و کالا و سود ومنفعت و سامان و هر آنچه حوائج را سودمند باشد. ج ، امتعه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قوله تعالی : ابتغ