مگس کشلغتنامه دهخدامگس کش . [ م َ گ َک ُ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ مگس . که مگس را کشد. || (اِ مرکب ) آلتی است مرکب از دسته ای بلند که به صفحه ای چرمین یا پلاستیکی متصل است کشتن مگسها
مگس کشفرهنگ انتشارات معین(مَ گَ. کُ) (اِمر.) 1 - کشندة مگس . 2 - ابزاری پلاستیکی بلند و باریک دارای دسته که قسمت سر آن پهن و مشبک است . آن را با شدت روی مگس و دیگر حشرات موذی می زنند تا
مگسکلغتنامه دهخدامگسک . [ م َ گ َ س َ ] (اِ مصغر) مگس خرد. (ناظم الاطباء). نوعی مگس خرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || ذروح . (تفلیسی ). گوژخار. کوژخار. کاغنه . عروسک . باغوجه