مکینهلغتنامه دهخدامکینه . [ م َ ن َ / ن ِ ](اِ مرکب ) آلت مکیدن . فرهنگستان ایران این کلمه را معادل محجمه پذیرفته است .و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 162 شود.
مکینةلغتنامه دهخدامکینة. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) نرمی و آهستگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکینةلغتنامه دهخدامکینة. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) نرمی و آهستگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکینه لاریلغتنامه دهخدامکینه لاری . [ م َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز است که 150 تن سکنه دارد و از طایفه ٔ حمید هستند. مکینه حاجی تقی جزء این آبادی منظور گ