26 فرهنگ

663 مدخل


مکیدن

me(a)kidan

چیزی را میان دو لب گذاشتن و آنچه را در آن است به ‌داخل دهان کشیدن؛ مزیدن؛ چوشیدن؛ چوشدن.

مک زدن

aspirate, suck