تیتاللغتنامه دهخداتیتال . (اِ) فریب و چاپلوسی را گویند. (برهان ). مکر و فریب و بدین معنی مشترک است در هندی . (آنندراج ). فریب و حیله و مکر و چاپلوسی .(ناظم الاطباء). فریب و مکر و
تیتالیلغتنامه دهخداتیتالی . (ص نسبی ) غدار و مکار و چاپلوس و ناراست . (ناظم الاطباء). رجوع به تیتال شود.
بالشلغتنامه دهخدابالش . [ ل ِ ] (اِ) بالشت . تکیه که زیر سر نهند. ودر جواهرالحروف نوشته مأخوذ از بال که بمعنی پرهای بازوی مرغان است ، چه در اصل وضع از پر مرغان می آکندند. (از آ
غازانلغتنامه دهخداغازان . (اِخ ) فرزند ارغون بن اباقابن هولاکوبن تولوی بن چنگیز، هفتمین ایلخانان مغولی (از هلاکو ببعد) ایران است که از سال 694 تا سال 703 هَ . ق . فرمانروای کشور
خرلغتنامه دهخداخر. [ خ َ ] (اِ) حیوانی است که آنرا بعربی حمار اهلی گویند. اگر کسی را عقرب گزیده باشد، باید که به آواز بلند بگوش خر بگوید که مرا عقرب گزیده است و واژگونه بر او