مکروهاتلغتنامه دهخدامکروهات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) چیزهایی که دارای کراهت باشد و هر چیز شرم آور و ناپاک و پلید و چیزهای ناپسند. (ناظم الاطباء). ج ِ مکروهه . || آفات . رنجها. محنتها.
مستحباتلغتنامه دهخدامستحبات . [ م ُ ت َ ح َب ْ با ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستحبة. مقابل مکروهات و واجبات . کارهای پسندیده . کارهایی که فعل آنها بهتر از ترکشان باشد. رجوع به مستحب شود.
مصائبلغتنامه دهخدامصائب . [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مصیبة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مکروهات و شدائد و رنجها (همزه ٔ مصائب مبدل از واو است خلاف القیاس ). (از غیاث ). ج ِ مصیبت . رزا
ذرعلغتنامه دهخداذرع .[ ذَ ] (ع اِ) خُلق . سیرت . خو: هو واسعالذرع ؛ ای واسعالخلق . او فراخ خوی است . || دِل . || قوت . || توان . تاب . توانائی . طاقت . ذراع . ضاق بالأمر ذرعه
مرجبلغتنامه دهخدامرجب . [م ُ رَج ْ ج َ ] (ع ص ) بزرگ و باشکوه . (آنندراج ). بزرگ و باشکوه داشته شده . (ناظم الاطباء). باهیبت . بامهابت . مهیب . (فرهنگ فارسی معین ). رجبه ؛ هابه
عافیةلغتنامه دهخداعافیة. [ ی َ ] (ع اِمص ) عافیت . صحت کامل . بهبود کامل . (اقرب الموارد). || دور کردن خدای از بنده مکروه را. سلامت از بیماری و مکروهات در بدن و باطن دردین و دنیا