مکذبلغتنامه دهخدامکذب . [ م ُ ذِ ] (ع ص ) دروغگویابنده کسی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آن که دروغگوی می یابد دیگری را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به دروغ برانگیز
مکذبلغتنامه دهخدامکذب . [ م ُ ک َدْ ذِ ] (ع ص ) به دروغ دارنده .ج ، مکذبون . (مهذب الاسماء). آن که به دروغ نسبت کند.آن که به دروغ شمرد. تکذیب کننده . دروغ شمارنده . (یادداشت به
مکذبانلغتنامه دهخدامکذبان . [ م َ ذَ ] (ع ص ) سخت دروغزن . (مهذب الاسماء). دروغگوی . مکذبانة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکذبةلغتنامه دهخدامکذبة. [ م َ ذَ ب َ / م َ ذُ ب َ / م ُ ذُ ب َ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دروغ . ج ، مَکاذِب . (از اقرب الموارد).
مکذبانلغتنامه دهخدامکذبان . [ م َ ذَ ] (ع ص ) سخت دروغزن . (مهذب الاسماء). دروغگوی . مکذبانة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکذبةلغتنامه دهخدامکذبة. [ م َ ذَ ب َ / م َ ذُ ب َ / م ُ ذُ ب َ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دروغ . ج ، مَکاذِب . (از اقرب الموارد).
مصدقفرهنگ انتشارات معین(مُ صَ دِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - کسی که شخصی یا شیئی را تصدیق کند، راستگو دارنده . مق . مکذب . 2 - آن چه که موجب تصدیق گردد، مؤید. 3 - باور کننده . 4 - مقوم ، ار