مکاشفاتلغتنامه دهخدامکاشفات . [ م ُ ش َ / ش ِ ] (ع اِ) اسرار و امورغیبی کشف و هویدا شده . (ناظم الاطباء). ج ِ مکاشفه : موسی در آن حقایق مکاشفات از خم خانه ٔ لطف شراب محبت چشید. (کش
اصحاب مکاشفاتلغتنامه دهخدااصحاب مکاشفات . [ اَ ب ِ م ُ ش َ / ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصحاب المکاشفات . صاحبان مکاشفه (در تصوف ). ارباب مکاشفه . اصحاب کشف . رجوع به مکاشفه و حکمت ا
مکافاتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بادافره، عقوبت، جزا، کیفر ۲. پاداش، تلافی، پاداشدهی، مزد ۳. گرفتاری، دردسر، وضع دشوار ۴. سختی، زحمت
اصحاب مکاشفاتلغتنامه دهخدااصحاب مکاشفات . [ اَ ب ِ م ُ ش َ / ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصحاب المکاشفات . صاحبان مکاشفه (در تصوف ). ارباب مکاشفه . اصحاب کشف . رجوع به مکاشفه و حکمت ا
کارثيدیکشنری عربی به فارسیوابسته به کتاب مکاشفات يوحنا , وابسته بتحولا ت عظيم , مصيبت بار , فاجعه انگيز