مناعلغتنامه دهخدامناع . [ م َ ن نا ] (ع ص ) بازدارنده . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). بسیار بازدارنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بسیار منعکننده . (غیاث ) (آنندراج ) :
مناعلغتنامه دهخدامناع . [ م َ ن نا ] (ع ص ) بازدارنده . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). بسیار بازدارنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بسیار منعکننده . (غیاث ) (آنندراج ) :
مناعیلغتنامه دهخدامناعی . [ م َن ْ نا ] (حامص ) صفت و چگونگی مناع . مناع بودن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مناع شود. || از این کلمه در تداول عامه ، عیب جویی و یا شماتت