مَّرَدّاًفرهنگ واژگان قرآنبازده - نتیجه (درعبارت "وَﭐلْبَاقِيَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ مَّرَدّاً" : و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر
مردارسنجلغتنامه دهخدامردارسنج . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مردارسنگ . معرب است و با حذف راء دوم می شود مرداسنج . (منتهی الارب ). مردارسنگ . مرداسنج . مردا سنگ . مرتک . مرتج . رجوع به مر
مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ ] (اِخ ) محمدبن عبدالقوی بن بدران المرداوی المقدسی مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به شمس الدین فقیه حنبلی است در مردا (ازقرای نابلس ) به دنیا آمد و به د
مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ] (اِخ ) علی بن سلیمان بن احمد المرداوی دمشقی فقیه حنبلی . از علما است در مردا (نزدیک نابلس ) متولد شد ودر بزرگسالی به دمشق منتقل گشت (817 تا 885