نَذْهَبَنَّ بِـفرهنگ واژگان قرآنکه تو را قطعآً ببریم (در عبارت "فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ "در اصل ان نذهب بک بوده ، کلمه ما بر کلمه ان اضافه گشته و إمّا شده ، و
بطشةلغتنامه دهخدابطشة. [ ب َ ش َ ] (ع اِمص ) قوت و برتری بر دیگران . || قدرت و سطوت و اقتدار. || شدت . || (اِ) البطشة الکبری ؛ طبل بزرگ . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) بطشة الکبری ؛
منتقملغتنامه دهخدامنتقم . [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) دادستان . (مهذب الاسماء) (دهار). انتقام گیرنده و کینه کشنده از کسی . (غیاث ) (آنندراج ). کینه کشنده . عقوبت کننده . انتقام کشنده