مُدْهَامَّتَانِفرهنگ واژگان قرآنآن دو سبزی که از شدت انبوهی رنگشان متمایل به سیاه شده است (از مصدر ادهيمام (باب افعيلال) است ، از ثلاثي مجرد دهمة گرفته شده ، و دهمة به معناي سبز پر رنگ است ، ب
مدهامتانلغتنامه دهخدامدهامتان . [ م ُ هام ْ م َ ] (ع ص ، اِ) دو باغ سبز و سیرآب که از غایت سبزی به سیاهی زند. (غیاث اللغات از منتخب اللغات ). و در آیه ٔ شریفه بهمین معنی است . (لسان
مدهامتانلغتنامه دهخدامدهامتان . [ م ُ هام ْ م َ ] (ع ص ، اِ) دو باغ سبز و سیرآب که از غایت سبزی به سیاهی زند. (غیاث اللغات از منتخب اللغات ). و در آیه ٔ شریفه بهمین معنی است . (لسان
جعللغتنامه دهخداجعل . [ ج ُ ع َ ] (ع اِ) گوگال . کشتک . گشتک . سرگین غلطان که جانوری است سیاه و پردار از نوع مغطی الجناح و دارای دو زوج بال . زوج فوقانی که در پرش حیوان مدخلیتی
زنخدانلغتنامه دهخدازنخدان . [ زَ ن َ ] (اِ مرکب ) مزیدعلیه زنخ . (بهار عجم )(آنندراج ). چانه . زنخ . ذقن . زیر چانه . (ناظم الاطباء). چانه . (فرهنگ فارسی معین ). همان زنخ مذکور. (
سرولغتنامه دهخداسرو. [ س َرْوْ ] (اِ) پهلوی «سرو» (فرهنگ وندیداد ص 206) و «سرب » (بندهشن ص 116)،طبری «سور» (سرو) (واژه نامه ص 448)، عربی «سرو»، سریانی «شربینا» (بضم اول )،اکدی