محلقنلغتنامه دهخدامحلقن . [ م ُ ح َ ق ِ ] (ع ص ) به معنی حلقان . (منتهی الارب ).خرما که دو ثلث آن پخته باشد. رجوع به حلقان شود.
محلقنةلغتنامه دهخدامحلقنة. [ م ُ ح َ ق ِ ن َ ] (ع ص ) یکی محلقن . (منتهی الارب ). رجوع به محلقن شود.
محلقنلغتنامه دهخدامحلقن . [ م ُ ح َ ق ِ ] (ع ص ) به معنی حلقان . (منتهی الارب ).خرما که دو ثلث آن پخته باشد. رجوع به حلقان شود.
محلقنةلغتنامه دهخدامحلقنة. [ م ُ ح َ ق ِ ن َ ] (ع ص ) یکی محلقن . (منتهی الارب ). رجوع به محلقن شود.