مَطْوِيَّاتٌفرهنگ واژگان قرآنبه هم پیچیده شده (منظور از "و السموات مطويات بيمينه " اين است که در آن روز سببهاي زميني و آسماني از سببيت ميافتند ، و ساقط ميشوند و آن روز اين معنا ظاهر ميگردد
مطویاتلغتنامه دهخدامطویات . [ م َ وی یا ] (ع ص ، اِ) چیزهای پیچیده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مطویه . (ناظم الاطباء) : و ماقدروا اﷲ حق قدره و الارض جمیعاً قبضته یوم القیمة و ال
متواتراًلغتنامه دهخدامتواتراً. [ م ُ ت َ ت ِ رَن ْ ] (ع ق ) بطور متواتر و پی در پی . (ناظم الاطباء).
مطویاتلغتنامه دهخدامطویات . [ م َ وی یا ] (ع ص ، اِ) چیزهای پیچیده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مطویه . (ناظم الاطباء) : و ماقدروا اﷲ حق قدره و الارض جمیعاً قبضته یوم القیمة و ال
اصطقنلغتنامه دهخدااصطقن . [ ] (اِخ ) رومی اسکندرانی که در بعضی از متون شرح و تفسیر مطولات ارسطو را به وی نسبت داده اند ظاهراً همان اصطفن اسکندرانی است که در کلمه تحریف رخ داده اس
مطویةلغتنامه دهخدامطویة. [ م َ وی ی َ ] (ع ص ) تأنیث مطوی . ج ،مطویات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از ناظم الاطباء). بئر مطویة؛ چاه بناشده و نوردیده شده از سنگ . (ناظم الاطباء
حثطلغتنامه دهخداحثط. [ ] این صورت در سه نسخه ٔ خطی از مهذب الاسماء آمده است و جمع آن را احثاط آورده است و معنی آن را در یک نسخه ، پیچیذه که در شکم گوسفند بود و در نسخه ٔ دیگر ب