موچهلغتنامه دهخداموچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) به لغت اصفهان قثاء بری است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قثاء بری و موجه شود. || گیاهی خودرو از تیره ٔ چلیپائیان است که در مزارع میر
جزرالغرابلغتنامه دهخداجزرالغراب . [ ج َ زَ رُل ْ غ ُ ] (ع اِ مرکب ) جزرالشیطان . رجل الغراب . رجل العقارب . رجل الزرزور. رجل العقعق . رجل الراعی . رجل الطیر. حشیشةالبرص . قازایاغی .
اآطریلاللغتنامه دهخدااآطریلال . [ اَ طِ ] (اِ) آطریلال . اطریلال . طریلال . لغتی است بربری وبه عربی آنرا رجل الطیر گویند و ما امروز آنرا قازایاغی نامیم و نام فارسی آن : پاکلاغی ، چن
موروز سوارگویش بختیاریمورچهسوار (نام مورچهاى بزرگ و سیاهرنگ که شکم خود را بالا مىگیرد و سریع حرکت مىکند).