مؤنثلغتنامه دهخدامؤنث . [ م ُ ءَن ْ ن َ ] (ع ص ) نقیض مذکر. (اقرب الموارد). خلاف مذکر. (ناظم الاطباء). ماده . (دهار). جنس ماده ٔ انسان و حیوان و غیره . مقابل مذکر. خلاف نر. زنانه . (یادداشت مؤلف ). || مخنث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة). || مردی که در ظرافت و نرمی سخن و شکستگی
مؤنثلغتنامه دهخدامؤنث . [ م ُءْ ن ِ ] (ع ص ) ماده زاینده . (منتهی الارب ). امراءة مؤنث ؛ زن ماده زاینده . (ناظم الاطباء).
مؤنضلغتنامه دهخدامؤنض . [ م ُءْ ن ِ ] (ع ص ) آنکه گوشت را نیم جوش دارد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه نیم جوش گوشت را بخورد. (آنندراج ).
مونتاژلغتنامه دهخدامونتاژ. [ مُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح عکاسی و سینمایی ) ترکیب عکس و فیلم و به وجود آوردن صحنه های مصنوعی و عکسهای غیرحقیقی ، و آن در روزنامه ها و مجلات وسینما به کار می رود. || (اصطلاح مکانیک ) به هم پیوستن قطعات مختلف یک ماشین و سوار کردن آن .
مونتانالغتنامه دهخدامونتانا. [ مُن ْ ] (اِخ ) یکی از ایالات ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در دامنه ٔ جبال روشوز واقع است و 702000تن سکنه و معادن مس دارد و مرکز آن شهر هلنا است .
مونترلغتنامه دهخدامونتر. [ ت ِ ] (اِخ ) از شرق شناسان دانمارک است . وی هجایی بودن خط دوم کتیبه های تخت جمشید را معلوم کرد و گفت : هر علامت نماینده ٔ یک هجاست و خط سوم ایدئوگرامی است یعنی هر علامت نماینده ٔ مفهوم یا کلمه ای است . (ایران باستان ج 1 ص <span class
مونترلانلغتنامه دهخدامونترلان . [ مُن ْ ت ِ ] (اِخ ) هانری میلون دو. نویسنده ٔ فرانسوی که در سال 1896 م . در پاریس متولد شد. از آثار او دختران جوان را باید نام برد. چند نمایشنامه نیز نوشت که از آنجمله لومتر دو سانتیاگو، پورت رویال ، لارین مورت ، و لاگر سیویل است
مونترولغتنامه دهخدامونترو. [ مُن ْ ت ِ رُ ] (اِخ ) مرکز بخشی است از ایالت «سن -اِ-مارن » در فرانسه که در ملتقای رود سن و «ایون » واقع است و 9315 تن سکنه و کلیسائی از قرن چهاردهم و شانزدهم دارد. و آن را «مونترو-فو-ایون » نیز نامند. ناپلئون اول در سال <span class