مؤملیلغتنامه دهخدامؤملی . [ م ُ ءَم ْ م ِ ] (اِخ )کاتب . ابوالحسن احمدبن مؤمل مؤملی کاتب ، از شعرا و منشیان بزرگ خراسان و با ثعالبی معاصر بوده (قرن چهارم هجری ) و ثعالبی در یت
اسفرائینیلغتنامه دهخدااسفرائینی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) ابوالقاسم محمدبن فضل . از اهل ادب و شعر. پسر ابوالعباس فضل بن احمد اسفرائینی است و عتبی در تاریخ یمینی پنج بیت از مؤملی کاتب که د
ترصیع مع التجنیسلغتنامه دهخداترصیع مع التجنیس . [ ت َ ع ِ م َ عَت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) آن است که کلام مرصع و متجانس باشد، مثال از سعید اشرف :عالم از من شد تو تا از من شدی عالم از من شد تو ت