طبقه ٔ موهای کشندهلغتنامه دهخداطبقه ٔ موهای کشنده . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ ی ِ ک َ / ک ِ ش َ دَ / دِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اپیدرم . سطح خارجی ریشه با یک طبقه سلولهای مکعبی شکل و مشابهی که
مسهای زراندودلغتنامه دهخدامسهای زراندود. [ م ِ ی ِ زَ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دوستی و آشنائی به نفاق . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ). محبت بانفاق . (انجمن آرا). || درو
مورایلغتنامه دهخدامورای . [ م ُ ] (اِخ ) رود عمده ٔ استرالیا، از جنوب شرقی نیوسوت ویلز، از آلپهای استرالیا سرچشمه می گیرد و به خلیج انکونتردر جنوب استرالیا می ریزد. طولش 1900 هزا
زغبدیکشنری عربی به فارسیکرک , خواب پارچه , موهاي نرم وکوتاه اطراف لب وگونه , کرکدار شدن , نرم کردن , اشتباه کردن , خبط کردن , پف , بادکردگي
مرسلغتنامه دهخدامرس . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) پستانداری است دریازی و عظیم الجثه از راسته ٔ پره پاییان که اندامهایش تبدیل به آلتهای شنای کوتاهی شده است . جثه اش سنگین و سرش کوچک
ابومسلملغتنامه دهخداابومسلم . [ اَ م ُ ل ِ ] (اِخ ) مروزی .بلعمی در ترجمه ٔ طبری آرد: خبر بیرون آمدن ابومسلم صاحب دولت ولد عباس ، و این ابومسلم غلامی بود و سرّاجی همی کردی نامش عبد
بلندلغتنامه دهخدابلند. [ ب ُ ل َ ] (ص ، ق ) مقابل پست . (از برهان ). مرتفع و عالی و سرافراز. (ناظم الاطباء). کشیده . افراشته . برافراشته . مرتفع، در مقابل کوتاه و پست . (فرهنگ ف