اِتِّجاهٌ
اِتّخذَ مَوقِفاً
اِتّجاهٌ فصائلي
الإتّجاهُ المغالي
ماترآلیست، مادهانگار، مادیگرا، دهریمسلک، مادهباور
ماترآلیستی، مادهانگاری، دهریمسلکی، مادهباور
موضعگیری
موضع گرفت , موضعگيري کرد
گرايش گروهي , گرايش حزبي , موضعگيري جناحي (طيفي)
گرايش , جهتگيري , سمتگيري , موضعگيري , جهت , سو , ناحيه , سمت
۱. جهتگیری، موضعگیری ۲. طرفداری، جانبداری، جانبگیری