موریانهگویش اصفهانی تکیه ای: murduna طاری: müryâna طامه ای: muryuna طرقی: mürdâna کشه ای: mürd(una) نطنزی: muryâna
موریانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. چوبخوار، چوبخوارک، چوبخواره، ریشمیز، زمینسنب، مورچه سفید ۲. زنگار (آهن و پولاد)
ماریانهلغتنامه دهخداماریانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) یک قطعه از قندو نبات و حلوا. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مورانهلغتنامه دهخدامورانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مورجانه . موریانه . زنگی است که در آهن پیدا شود و به پرداخت زدوده نگردد. (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (یادداشت لغت نامه ). رجو
مورجانهلغتنامه دهخدامورجانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) موریانه . مورانه . مورچانه . زنگی را گویند که در جسم آهن کار کند و به صیقل زایل نشود. (انجمن آرا). و رجوع به موریانه شود.