مودتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تولا، دوستی، رفاقت، صمیمیت، عشق، عطوفت، محبت، مهر، مهربانی، ود، وداد، ولا ۲. دوستی کردن
مودتلغتنامه دهخدامودت . [ م َ وَدْ دَ ] (ع اِمص ) مودة. دوستی و محبت و صداقت و رفاقت و مهربانی و خیرخواهی و نیک اندیشی . (ناظم الاطباء). مصادقت . خلت . ود. وداد. مهر. حب . دوستی
ذی مودتلغتنامه دهخداذی مودت . [ م َ وَدْ دَ ] (ع ص مرکب ) صاحب محبت . و در عناوین نویسند: خدمت ذیمودت فلان ...
وُدّاًفرهنگ واژگان قرآنموّدت - دوست داشتنی که آثارش در عمل ظاهر گردد - محبّت ( در مورد آيه "إِنَّ ﭐلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ ﭐلرَّحْمَـٰنُ وُدّاً
يُوَادُّونَفرهنگ واژگان قرآنمودّت دارند - دو ست دارند به نحوی که این دوست داشتن در عمل نیز ظاهر می گردد (مودّت یعنی محبتي که اثرش در مقام عمل ظاهرشود)
ذی مودتلغتنامه دهخداذی مودت . [ م َ وَدْ دَ ] (ع ص مرکب ) صاحب محبت . و در عناوین نویسند: خدمت ذیمودت فلان ...