موجودیلغتنامه دهخداموجودی . [ م َ ] (حامص ) موجود بودن . مقابل معدومی . || (اِ) نقد. آنچه برجای است . آنچه از پول و اعتبار و ارز و لوازم و ابزار و اشیاء وجود داشته باشد. هرچه از مال و پول فی الحال موجود باشد: از دفترها همه ٔ موجودی را امروز از انبار گرفتم .ترکیب ها:- مو
موجودیلغتنامه دهخداموجودی . [ م َ ] (حامص ) موجود بودن . مقابل معدومی . || (اِ) نقد. آنچه برجای است . آنچه از پول و اعتبار و ارز و لوازم و ابزار و اشیاء وجود داشته باشد. هرچه از مال و پول فی الحال موجود باشد: از دفترها همه ٔ موجودی را امروز از انبار گرفتم .ترکیب ها:- مو
موجودیلغتنامه دهخداموجودی . [ م َ ] (حامص ) موجود بودن . مقابل معدومی . || (اِ) نقد. آنچه برجای است . آنچه از پول و اعتبار و ارز و لوازم و ابزار و اشیاء وجود داشته باشد. هرچه از مال و پول فی الحال موجود باشد: از دفترها همه ٔ موجودی را امروز از انبار گرفتم .ترکیب ها:- مو
دورة گردش موجودیinventory turnover periodواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین شمار روزهایی که موجودی در دسترس یا در حال فراوری است
برگة سفارش موجودیinventory order worksheetواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای که سامانة خودکار پودمان خرید (purchasing module) مهمانخانه صادر میکند تا ازطریق آن بتوان مقدار کالای مورد نیاز تا زمان دریافت سفارش و ذخیرة احتیاطی (safety levels) و نقاط سفارش (order points) را رهگیری کرد
پروندة ارزش موجودیinventory valuation fileواژههای مصوب فرهنگستانپروندهای که پودمان موجودی (inventory module) سامانة خودکار مهمانخانه ایجاد میکند و شامل دادههای مربوط به قیمت کالاهای فروختهشده و/یا هزینة جانشینی اقلامی است که در پروندة اصلی موجودی درج شده است
پروندة اصلی موجودیinventory master fileواژههای مصوب فرهنگستانپروندهای در سامانة خودکار موجودی بخش آمادگاه مهمانخانه که در آن دادههای پایة موجودی نگهداری میشود