مهاةلغتنامه دهخدامهاة. [ م َ ] (ع اِ) آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || بلور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پاره ای از بلور.
شریلغتنامه دهخداشری . [ ش َ را ] (ع اِ) بثورات ریزه ٔ سرخ که بر بدن آدمی برآید و به فارسی مخملک گویند. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (بحر الجواهر). دلم (به فارسی ). (بحر