26 فرهنگ

2126 مدخل


ترجمه مقاله

مهمانی

mehmāni

جمع شدن عده‌ای با رابطۀ خانوادگی یا دوستی در مکانی که میزبان تعیین کرده؛ ضیافت.
⟨ مهمانی دادن: (مصدر لازم) کسانی را دعوت کردن؛ مهمانی ساختن.
⟨ مهمانی کردن: (مصدر لازم) = ⟨ مهمانی دادن

جشن، سور، ضیافت، میهمانی، ولیمه ≠ میزبانی

bake, banquet, entertainment, party, reception, treat