مهمانخانۀ ساحلیbeach hotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانهای که در ساحل یا نزدیک به آن واقع شده است متـ . هتل ساحلی
مهمانخانۀ اتاقپُرfull houseواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانهای که تمام اتاقهای آن اشغال شده باشد متـ . هتل اتاقپُر، اتاقپُر
مهمانخانۀ اختصاصیboutique hotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانه/ هتلی غالباً کوچک، با طرحی نسبتاً جدید، که در آن خدمات ویژهای عرضه میشود متـ . هتل اختصاصی
مهمانخانۀ اربابیcountry house hotelواژههای مصوب فرهنگستانهریک از خانههای بزرگمالکان در روستاها که به مهمانخانه/ هتل تبدیل شده است و در آن به مهمانان خدمات ویژهای عرضه میشود متـ . هتل اربابی
مهمانخانۀ فرسودهfleabagواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانه یا هر اقامتگاه دیگری که کثیف و فرسوده باشد متـ . هتل فرسوده
مهمانخانۀ ارزان با خدمات محدودeconomy/limited-service hotelواژههای مصوب فرهنگستانمهمانخانهای که با بسنده کردن به ارائۀ سطحی از خدمات که تنها به رعایت پاکیزگی و دلپذیری و ارزانی اتاقها و تأمین نیازهای اولیۀ مهمانان تأکید دارد و تعرفهها را
رامسرلغتنامه دهخدارامسر. [ س َ ] (اِخ ) نام شهرکی مرکزبخش رامسر از شهرستان شهسوار، واقع در 22هزارگزی شمال باختری شهسوار و 116هزارگزی رشت که در دامنه ٔ آخرین رشته ارتفاعات پوشیده
استانبوللغتنامه دهخدااستانبول . [ اِ تام ْ ] (اِخ ) استامبول . اسلامبول . اسطمبول . اسطنبول . قسطنطنیه . قسطنطینیه . بوزنطیا . سابقاً پایتخت دولت عثمانی و یکی از مشهورترین بلاد عالم
چالوسلغتنامه دهخداچالوس . (اِخ ) نام آبادی یا بندری در کنار دریای خزر که اسم آن در کتب جغرافی و فرهنگ های قدیم ضبط شده و بتدریج رو به ویرانی نهاده و در زمان سلطنت رضاشاه دوباره آ
خایهلغتنامه دهخداخایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) خصیه ٔ انسان . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (دهار). گند. جند. تخم . بیضه . دنبلان ، طملان : بلیف خرما پیچیده