ماسفودلغتنامه دهخداماسفود. (اِ) نام دارویی هندی است . در روغنها داخل کنند. شبیه یاسمین سفید است جز آنکه برگ آن لطیف تر است . (از مفردات ابن البیطار ج 4 ص 126). و رجوع به ماسقودون
ماسفودلغتنامه دهخداماسفود. (اِ) نام دارویی هندی است . در روغنها داخل کنند. شبیه یاسمین سفید است جز آنکه برگ آن لطیف تر است . (از مفردات ابن البیطار ج 4 ص 126). و رجوع به ماسقودون
ماسقودونلغتنامه دهخداماسقودون . (اِ) دوای هندی است گیاه اوشبیه به ریحان و برگش مانند برگ مورد و مایل به تدویر و در رایحه مانند سنبل هندی و گل او شبیه به یاسمین گرم و خشک و لطیف تر ا
کازرونیلغتنامه دهخداکازرونی . [ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی در روزیکشنبه پانزدهم رمضان سال 532 هَ . ق . در شمال کازرون در خانه ای که پس از مرگ پدر به برادرش حسین