مهرنسافرهنگ نامها(تلفظ: mehr nesā) (فارسی ـ عربی) (مهر = خورشید + نسا) ، خورشید زنان ؛ (به مجاز) زیباروی در میان زنان .
licksدیکشنری انگلیسی به فارسیلخت کردن، لیس، لیسه، لیسیدن، تازیانه زدن، زبان زدن، زبانه کشیدن، مغلوب کردن
خانهلغتنامه دهخداخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنو
اردشیر بابکانلغتنامه دهخدااردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن
بابکلغتنامه دهخدابابک . [ ب َ ] (اِخ ) یا پاپَک پادشاه عظیم الشأنی که اردشیر دخترزاده ٔ او بود و او را بدان سبب اردشیر بابکان گفتندی . (برهان ) . شاه عظیم بود که اردشیر را بدان