کلاته سادات مهرلغتنامه دهخداکلاته سادات مهر. [ ک َ ت ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاه بخش داورزان شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته شاه میرلغتنامه دهخداکلاته شاه میر. [ ک َ ت َ ](اِخ ) دهی است از دهستان چری بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . محلی کوهستانی و سردسیر است و سکنه 270 تن . آب آتجا از قنات و چشمه ، محصول آن غ
کلاخودلغتنامه دهخداکلاخود. [ ک ُ ] (اِ مرکب ) کلاه خود : مه سپر مهر کلاخود و کمان قوس قزح ناوکت تیر و سما کست و سها نیزه گذار.نظام قاری (دیوان البسه ٔ چ استانبول ص 13).و رجوع به ک
کمانلغتنامه دهخداکمان . [ ک َ ] (اِ) معروف است و به عربی قوس خوانند. (برهان ). ترجمه ٔ قوس و مبدل خمان مرکب از «خم » و «ان » که کلمه ٔ نسبت است و کشیده و خمیده و سخت و نرم و گسس
سپرلغتنامه دهخداسپر. [ س ِ پ َ ] (اِ) پهلوی «سپر» ، سانسکریت فلکه فرا (سپر)، ارمنی عاریتی و دخیل «اسپر» . اسپر. آلتی فلزی و مدور که بهنگام حمله ٔ دشمن آن را محافظ اعضاء بدن قرا
مهرلغتنامه دهخدامهر. [ م ُ ] (اِ) آلتی از فلز، سنگ ،عقیق و در عصر ما لاستیک و جز آنها که بر آن نام و عنوان کسی یا بنگاهی یا مؤسسه ای را وارون کنده باشندو چون بر آن مرکب مالند
کلاته سادات مهرلغتنامه دهخداکلاته سادات مهر. [ ک َ ت ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاه بخش داورزان شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).