محضدیکشنری فارسی به انگلیسیabsolute, arrant, deadly, downright, entire, implicit, mere, pure, rank, sheer, simple, stark, straight, supreme, total, utter
مهذب الدینلغتنامه دهخدامهذب الدین . [ م ُ هََ ذْ ذَ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب ابوالحسن علی بن ابی الوفاست . رجوع به ابوالحسن مهذب الدین شاعر شود.
مهذب الدینلغتنامه دهخدامهذب الدین . [ م ُ هََ ذْ ذَ بُدْ دی ] (اِخ ) یاقوت بن عبداﷲ ابوالدر رومی . شاعر بود. رجوع به ابوالدر و یاقوت بن عبداﷲ شود.
libertineدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادیخواه، فاسق، باده گسار و عیاش، زانی، کسیکه پابند مذهب نیست، غلام ازاد شده، افسار گسیخته، هرزه
liberalisingدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادسازی، لیبرال کردن، روشنفکر کردن، ازادیخواه کردن، ازاد کردن، رفع ممانعت کردن
مهذب الدینلغتنامه دهخدامهذب الدین . [ م ُ هََ ذْ ذَ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب ابوالحسن علی بن ابی الوفاست . رجوع به ابوالحسن مهذب الدین شاعر شود.
مهذب الدینلغتنامه دهخدامهذب الدین . [ م ُ هََ ذْ ذَ بُدْ دی ] (اِخ ) یاقوت بن عبداﷲ ابوالدر رومی . شاعر بود. رجوع به ابوالدر و یاقوت بن عبداﷲ شود.