linenواژهنامه آزادپارچه کتانی، کتان، پارچه نخی، جامه زیر. در جمع:ملافه ها، پیراهن ها، رومیزی ها، دستمال سفره ها
عروشلغتنامه دهخداعروش . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عَرش . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عرش شود : همی بینید که عروش و بارگاه دواوین او مهدوم و مهدود... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 4
بیم کنندهلغتنامه دهخدابیم کننده . [ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) ترساننده . (یادداشت مؤلف ). نذیر. (ترجمان القرآن ) (دهار). منذر. (دهار). مهدّد. متوعد. (یادداشت مؤلف ).
متوعدلغتنامه دهخدامتوعد. [ م ُ ت َ وَع ْ ع ِ ] (ع ص ) ترساننده به بدی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). ترساننده ٔ تهدید کننده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیم کننده . مهدد. (ی