منیانتلغتنامه دهخدامنیانت . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) یا شبدر آبی از تیره ٔ ژانسیاناسه که قسمت قابل مصرف آن فقط برگ آن میباشد. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 192).
منندلغتنامه دهخدامنند. [ م ُ ن ُن ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاخنات است که در بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع است و 202 سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
مننژیتفرهنگ فارسی عمیدورم و التهاب پردههای مغز با علائمی چون تب، سردرد شدید، استفراغ، و سفتی گردن که عدم توجه به موقع باعث مرگ میشود.