لغتنامه دهخدا
معنی اکبرآبادی . [ م َ ی ِ اَ ب َ ] (اِخ ) میان منگلی پسر محمد مکارم از شاعران قرن دوازدهم است . در سخن سنجی ونکته رسی و معنی آفرینی صاحب استعداد بود. او راست :معنی در آرزوی گهر آبرو مریزغواص بحر فکر شو و دم مزن در آب .و رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن و قاموس الاعلام تر