منگلیلغتنامه دهخدامنگلی . [ م َ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میانلو است که در بخش شیروان شهرستان قوچان واقع است و 106 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
منگلی بیکلغتنامه دهخدامنگلی بیک . [ م َ گ ُ ] (اِخ ) یا منکلی بیک یا منکلبک یا منکلی تکین منظور اتابک سنجر شاه بن طغانشاه بن مؤید آیبه است . رجوع به جهانگشای جوینی ج 2 ص 22 و 26 و ر
منگلی گرای اوللغتنامه دهخدامنگلی گرای اول . [ ] (اِخ )سومین و ششمین از خانان قرم که از 837 تا 878 و از 883 تا 921 هَ . ق . حکومت کرده اند. (طبقات سلاطین ).
منگلی گرای ثانیلغتنامه دهخدامنگلی گرای ثانی . [ ] (اِخ ) چهل و سومین و چهل و ششمین خانان قرم که از 1136 هَ . ق . تا 1142 هَ . ق .و از 1150 تا 1152 حکومت کرده اند. (طبقات سلاطین ).
قزلجه منگلیلغتنامه دهخداقزلجه منگلی . [ ق ِ زِ ج َ م َ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 10000 گزی خاور گنبد. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل
منگلی بیکلغتنامه دهخدامنگلی بیک . [ م َ گ ُ ] (اِخ ) یا منکلی بیک یا منکلبک یا منکلی تکین منظور اتابک سنجر شاه بن طغانشاه بن مؤید آیبه است . رجوع به جهانگشای جوینی ج 2 ص 22 و 26 و ر
منگلی گرای اوللغتنامه دهخدامنگلی گرای اول . [ ] (اِخ )سومین و ششمین از خانان قرم که از 837 تا 878 و از 883 تا 921 هَ . ق . حکومت کرده اند. (طبقات سلاطین ).
منگلی گرای ثانیلغتنامه دهخدامنگلی گرای ثانی . [ ] (اِخ ) چهل و سومین و چهل و ششمین خانان قرم که از 1136 هَ . ق . تا 1142 هَ . ق .و از 1150 تا 1152 حکومت کرده اند. (طبقات سلاطین ).
قزلجه منگلیلغتنامه دهخداقزلجه منگلی . [ ق ِ زِ ج َ م َ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 10000 گزی خاور گنبد. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل
معنی اکبرآبادیلغتنامه دهخدامعنی اکبرآبادی . [ م َ ی ِ اَ ب َ ] (اِخ ) میان منگلی پسر محمد مکارم از شاعران قرن دوازدهم است . در سخن سنجی ونکته رسی و معنی آفرینی صاحب استعداد بود. او راست :