منویلغتنامه دهخدامنوی . [ م َ ن َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مناة که نام بتی است . (ناظم الاطباء). رجوع به مناة شود.
منویلغتنامه دهخدامنوی . [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به مانی . مانوی : حدیث رقعه ٔ توزیع بر تو عرضه کنم چنانکه عرضه کند دین به مانوی منوی .منوچهری (دیوان چ دبیرسیا
منویلغتنامه دهخدامنوی . [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به منی ، آب مرد.- شریان منوی ؛ در مردان به بیضه ها متفرق شده ، در زنان به تخمدان و رحم و شیپورهای آن میرود.
صورتغذای چرخهایcycle menuواژههای مصوب فرهنگستانصورتغذایی که اقلام آن تا پایان یک دورۀ معین هر روز تغییر میکند و پس از آن چرخه تکرار میشود متـ . منوی چرخهای
صورتغذای نیمهثابتcombination menuواژههای مصوب فرهنگستانصورتغذایی که در آن در دورهای معین اقلامی ثابت است و اقلامی، در طی چرخهای منظم یا نامنظم، تغییر میکند متـ . منوی نیمهثابت
مکولغتنامه دهخدامکو. [ م َ ] (اِ) به واو مجهول ، افزاری است جولاهگان را که ماشوره در میان آن نصب کنند و جامه بافند .(برهان ). همان ماکو، که ماشوره در میان آن کرده جامه بافند. م
مخمسلغتنامه دهخدامخمس . [ م ُ خ َم ْ م َ ] (ع ص ) پنج گوشه . (منتهی الارب ). پنج گوشه . پنج گوشه دار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).پنج گوشه کرده شده . (آنندراج ) (غیاث ). هر
گاولغتنامه دهخداگاو. (اِ) ایرانی باستان : گاو ، پهلوی : گاو ، کردی : گا . افغانی : گوا . اُسِّتی : یگ ، قوگ (گاو ماده ). بلوچی : گک گکس (گاو، گاو ماده ، گاو نر). وخی : گیو ، گو