منقزلغتنامه دهخدامنقز. [ م ُ ق ِ ] (ع ص ) پیوسته آب صافی و خوش خورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه آب صاف می نوشد. (ناظم الاطباء). || دشمن را کشنده . (
منقضفرهنگ انتشارات معین(مُ نَ قَ ضّ) [ ع . ] (اِفا. ص .) 1 - سواری که بر دشمن هجوم آورد. 2 - بازی که از هوا بر شکار فرود آید. 3 - دیوار افتاده یا دیواری که نزدیک افتادن باشد. 4 - ستا
منغضلغتنامه دهخدامنغض . [ م ُ غ ِض ض ] (ع ص ) آنکه چشم فرومی خواباند و فروخفته چشم . (ناظم الاطباء). رجوع به انغضاض شود.
منقذلغتنامه دهخدامنقذ. [ م ُ ق ِ ](ع ص ) رهاننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نجات دهنده . رهاکننده . خلاص کننده : المنقذ من الضلال . (از یادداشت مرحوم دهخد
منقضلغتنامه دهخدامنقض . [ م ُ ق َض ض ] (ع ص ) دیوار افتنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دیواری که ترس از افتادن وی باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرغ فرودآینده از
مزقزقلغتنامه دهخدامزقزق . [ م ُ زَ زَ ] (ع ص ) هر کاری که زودتر انجام پذیرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
متقزعلغتنامه دهخدامتقزع . [ م ُ ت َ ق َزْ زِ ] (ع ص ) اسپی که مهیای دویدن شود.(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اسب آماده ٔ دویدن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تقزع ش
متقزحلغتنامه دهخدامتقزح . [ م ُ ت َ ق َزْ زِ ] (ع ص ) گیاهی که بسیارشاخ گردد و پراکنده افتد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گیاه پراکنده افتاده و بسیارشاخه گردید
متقززلغتنامه دهخدامتقزز. [ م ُ ت َ ق َزْ زِ ] (ع ص ) نیک پاک از آلایش و از ریم و چرک . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تقزز شود.
lurchدیکشنری انگلیسی به فارسیخرچنگ، نوسان، امادگی، گوش بزنگی، شکستفاحش، چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، تلو تلو خوردن، کج شدن
مزقزقلغتنامه دهخدامزقزق . [ م ُ زَ زَ ] (ع ص ) هر کاری که زودتر انجام پذیرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
متقزعلغتنامه دهخدامتقزع . [ م ُ ت َ ق َزْ زِ ] (ع ص ) اسپی که مهیای دویدن شود.(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اسب آماده ٔ دویدن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تقزع ش
متقزحلغتنامه دهخدامتقزح . [ م ُ ت َ ق َزْ زِ ] (ع ص ) گیاهی که بسیارشاخ گردد و پراکنده افتد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گیاه پراکنده افتاده و بسیارشاخه گردید