26 فرهنگ

901 مدخل


منفجر شدن

۱. ترکیدن
۲. از حال طبیعی خارج شدن (ناگهانی)
۳. اوج گرفتن، شدت یافتن
۴. از هم پاشیدن

blast, burst, explode, fulminate, wham