26 فرهنگ

3011 مدخل


ترجمه مقاله

منظر

manzar

۱. جای نگریستن و نظر انداختن.
۲. آنچه در برابر چشم واقع شود.

دیدگاه، نگرگاه

۱. تماشاگاه، منظره، چشمانداز، دورنما
۲. دید، دیدگاه، نظرگاه
۳. لقا
۴. مقبول، موردپسند

apparition, aspect, complexion, prospect, sight, visage