5081 مدخل
ویژگی مایعی که در اثر برودت بسته و سفت شده باشد؛ بستهشده؛ یخبسته.
یخبسته
۱. یخبسته، یخزده ۲. بسته، جامد، دلمه ≠ مایع ۳. بیحرکت
arctic, frigid, frozen, gelid
صلب
donuk
انجماد , ثلج
ثلج
مجمد
مجمدة
۱. یخ زدن، یخ بستن ۲. فسردن
منجمد
منجمد شدن