8289 مدخل
انجام شدن، انجامیدن، فرجامیدن
تقدم
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کشیده شدن .
conduce, culminate, invite, land
استاء منه
اشتعال خلفي
انفجر
بیزارشدن، دلزده شدن، متنفر شدن، نفور گشتن
منجر شدن به، چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
۱. نتیجهدادن ۲. منجر شدن، منتهی شدن
در نتیجه، منجر شدن، منتج شدن، نتیجه دادن
نهایی، منجر شدن به، غایی، آخر، بازپسین، دورترین