مُنَافِقُونَفرهنگ واژگان قرآنمنافقان - دو رويان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به
المنافقونلغتنامه دهخداالمنافقون . [ اَ م ُ ف ِ ] (اِخ ) نام سوره ای است از قرآن کریم ،مدنی است و یازده آیه دارد. رجوع به منافقون شود.
مُنَافِقِينَفرهنگ واژگان قرآنمنافقان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معناي اظهار ايمان و پنهان داشتن کفر باطني است .اصل اين كلمه از نفق به معني تونل
المنافقونلغتنامه دهخداالمنافقون . [ اَ م ُ ف ِ ] (اِخ ) نام سوره ای است از قرآن کریم ،مدنی است و یازده آیه دارد. رجوع به منافقون شود.
مَدِينَةِفرهنگ واژگان قرآنشهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : "يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى ﭐلْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ ..." )
اخابث المنافقینلغتنامه دهخدااخابث المنافقین . [ اَ ب ِ ثُل ْ م ُ ف ِ ] (اِخ ) ثم ّ حمل ابن ابی الی قبره . و قد غلب علیه المنافقون کسعدبن حنیف و زیدبن اللّصیت و سلالةبن الحمام و نعمان بن أ
احزابلغتنامه دهخدااحزاب . [ اَ ] (اِخ ) (غزوه ٔ...) همان غزوه ٔ خندق است . خوندمیر در حبیب السیر ج 1 ص 124 آرد: بقول اکثر اهل سیر هم در این سال [ سال پنجم از هجرت ] غزوه ٔ خندق ک
صدقلغتنامه دهخداصدق . [ ص ِ ] (ع اِمص ) راستی . (منتهی الارب ) (دهار)(غیاث اللغات ). || راست گفتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ضد کذب ، و آن