لغتنامه دهخدا
مملکت . [ م َ ل َ ک َ ] (ع اِمص ) کشورداری . شهریاری . پادشاهی و عظمت . حکومت . (ناظم الاطباء). مقام سلطنت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پادشاهی . (مهذب الاسماء) (غیاث ) : ای فخر آل اردشیر ای مملکت را ناگزیرای همچنان چون جان و تن افعال واعمالت ه