26 فرهنگ

839 مدخل


ترجمه مقاله

مملو

mamlov[v]

پُر؛ آکنده.

سرشار، پر، لبریز، آکنده

آکنده، انباشته، پر، سرشار، لبالب، لبریز، مشبع، مشحون، ممتلی ≠ تهی، خالی

chockablock, full , replete, rife