ملیونلغتنامه دهخداملیون . [ ] (اِ) خربزه ٔ گرمک است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به ملونیا شود.
ملیونلغتنامه دهخداملیون . [ م ِ ] (فرانسوی ، عدد، ص ) ده لک یا دوکرور و یا هزارهزار. (ناظم الاطباء). ج ، ملایین . به زبان مردم عامه ملاوین . معادل میلیون . (دزی ج 2 ص 616).
ملیونلغتنامه دهخداملیون . [ م ِل ْ لی یو ] (از ع ، اِ) طرفداران ملت . مقابل کسانی که از دولت ، یا دولت غیرمبعوث از ملت حمایت می کردند.
میلیونرفرهنگ انتشارات معین(نِ) [ فر. ] (اِ.) = ملیونر: ثروتمند، کسی که بیش از میلیون پول دارد، سرمایه دار.
میلیونگویش اصفهانی تکیه ای: ye(k)milyun طاری: melyun طامه ای: milyun طرقی: melyun کشه ای: melyun نطنزی: ye(k)milyun
میلیونرفرهنگ انتشارات معین(نِ) [ فر. ] (اِ.) = ملیونر: ثروتمند، کسی که بیش از میلیون پول دارد، سرمایه دار.
قبنلغتنامه دهخداقبن . [ ق ُ ب َ ] (اِخ ) اقلیمی است در قفقاز که دارای سه ملیون جمعیت است . مردم آن از نژاد ترک و چرکس اند که در قرن ششم میلادی به مذهب مسیح گرویده اند. (ذیل الم
چکسلواکیلغتنامه دهخداچکسلواکی . [ چ ِ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) از کشورهای کوهستانی اروپای مرکزی واقع بین آلمان و لهستان و اتریش و مجارستان و روسیه که دارای 128000 هزارگز مربع مساحت و 12 ملی
قاهرةلغتنامه دهخداقاهرة. [ هَِ رَ ] (اِخ ) پایتخت مصر است که بر کنار شطنیل واقع است . این شهر بیش از دو ملیون سکنه دارد وقاهره اش برای آن گویند که منسوب است به (قاهر فلک ) و آن س