ملیملغتنامه دهخداملیم . [ م ُ ] (ع ص ) سزاوار ملامت .منه المثل : رب لائم ملیم . (منتهی الارب ) (از آنندراج ).سزاوار ملامت و شایسته ٔ نکوهش . المثل : رب لائم ملیم ؛ چه بسیار نکوه
ملیملغتنامه دهخداملیم . [ ] (اِ) واحد پولی در مصر و هزار عدد از آن برابر یک جنیه ، یعنی یک دینار مصری است . (النقود العربیة ص 26).
ملیملغتنامه دهخداملیم . [ م َ ] (ع ص ) نکوهیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ملوم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مشیمافرهنگ نامها(تلفظ: mašimā) (عربی ـ فارسی ) (مَشیم = باخال و دارای خال + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به مَشیم ؛ (به مجاز) زیبارو .
قرشلغتنامه دهخداقرش .[ ق ِ ] (اِ) پول رایج مصر برابر ده ملیم . هر هزار ملیم یک جینه ٔ مصری است . (دایرةالمعارف فرید وجدی ).
الفلغتنامه دهخداالف . [ اُ ] (ع اِ) همان ملیم یا ملیماست که جزئی از اَلف (واحد پول عربی ) است . رجوع به ملیم و النقودالعربیة ص 176 شود.
جنیهلغتنامه دهخداجنیه . [ ج ُ ن َ ] (ع اِ) لیره ٔ مصری برابر با صد غرش یا هزار ملیم . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جَنیه شود.
ملوملغتنامه دهخداملوم . [ م َ ](ع ص ) نکوهیده . مَلیم . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ملامت کرده شده . (آنندراج ) (غیاث ) : و لاتجعل یدک مغلولة اًِلی عنقک