ملک آبادلغتنامه دهخداملک آباد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بربرود است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 317 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ملک آبادلغتنامه دهخداملک آباد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میربیگ است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ملک آبادلغتنامه دهخداملک آباد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات است که در بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع است و 108 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ملک آبادلغتنامه دهخداملک آباد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان لک است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ملک آبادلغتنامه دهخداملک آباد. [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش دره شهر است که در شهرستان ایلام واقع است و 113 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
زنگنه ٔ ملک آبادلغتنامه دهخدازنگنه ٔ ملک آباد. [ زَ گ َ ن ِ ی ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقایی . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 83).
عباس آباد ملکلغتنامه دهخداعباس آباد ملک . [ ع َب ْ با دِ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار. واقع در 41هزارگزی خاور جغتای سر راه شوسه ٔ عمومی جغتای . ناحیه ا
علی آباد ملکلغتنامه دهخداعلی آباد ملک . [ ع َ دِ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 88 هزارگزی خاور زرقان و3 هزارگزی راه فرعی خفرک به توابع
علی آباد ینگی ملکلغتنامه دهخداعلی آباد ینگی ملک . [ ع َ دِ ی ِ م ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزچلو از بخش کمیجان شهرستان اراک واقع در 6 هزارگزی باختر کمیجان و در سر راه عمومی کمیجان به همد
عظیم آباد معین الملکلغتنامه دهخداعظیم آباد معین الملک . [ ع َ دِ م ُ نُل ْ م ُ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 102 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی و چ
زنگنه ٔ ملک آبادلغتنامه دهخدازنگنه ٔ ملک آباد. [ زَ گ َ ن ِ ی ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقایی . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 83).
خالق آبادلغتنامه دهخداخالق آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملک آباد بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 96 هزارگزی شمال خاوری کهنوج سر راه مالرو ریگان به کهنوج . ناحیه ای است کو
هادی آبادلغتنامه دهخداهادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در چهل گزی شمال بیرجند واقع است . کوهستانی و هوای آن معتدل میباشد. 197 تن سکنه دارد. از
حاجی آبادلغتنامه دهخداحاجی آباد. (اِخ ) نام عده ٔ کثیر از قراء و از جمله ، قریه ٔ مرکز بلوک میانولایت ولایت مشهد در خراسان .قریه ای از توابع سمنان که دارای معدن نفت است .قریه ای بجنو
ملکلغتنامه دهخداملک . [ م ُ ] (ع اِ) پادشاهی . (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم . (حدیث ).که را بویه ٔ وصلت ملک