ملکوتیاتلغتنامه دهخداملکوتیات . [ م َ ل َ تی یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ ملکوتیة، تأنیث ملکوتی : هرچه ملکوتیات است بیخهای آن شجره تصور کن و هر چه جسمانیات است تنه ٔ شجره . (مرصادالعباد چ ن
علی اللهیلغتنامه دهخداعلی اللهی . [ ع َ یُل لا / ع َ اَ ل ْ لا ] (اِخ )آنکه خدائی علی بن ابی طالب (ع ) گوید. آنکه علی را خدا گوید. قائل بالوهیت علی بن ابی طالب علیه السلام . نام یکی
روحانیلغتنامه دهخداروحانی . [ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به روح یعنی آنچه از مقوله ٔ روح و جان باشد، جایی که میگویند این چیز روحانی است بضم و فتح هر دو خوانده اند، و در لفظ روح بفتح
هاروتلغتنامه دهخداهاروت . (اِخ ) نام یکی از آن دو فرشته است که در چاه بابل سرازیرآویخته به عذاب الهی گرفتارند. اگر کسی بر سر آن چاه به طلب جادوی رود او را تعلیم دهند. گویند این ل