ملفوفلغتنامه دهخداملفوف . [ م َ ] (ع ص ) درنوردیده و پیچیده و فراهم آورده . (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، پیچیده شده و لفافه شده و لفافه کرده و احاطه شده و در جوف گذاشته . (ناظم ا
ملفوفهلغتنامه دهخداملفوفه . [ م َ ف َ / ف ِ ] (از ع ، ص ) مأخوذ از تازی ، ملفوف و پیچیده شده و در جوف گذاشته و لفافه کرده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ملفوف شود.- ملفوفه ٔ فرمان
مَصْفُوفَةٌفرهنگ واژگان قرآنكنار هم چيده شده - رديف شده (از ماده صف ، به معناي رديف قرار گرفتن چند نفر در يک خط است
ملفوفهلغتنامه دهخداملفوفه . [ م َ ف َ / ف ِ ] (از ع ، ص ) مأخوذ از تازی ، ملفوف و پیچیده شده و در جوف گذاشته و لفافه کرده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ملفوف شود.- ملفوفه ٔ فرمان